کاش می دانستم جای تو کجاست ؟
کاش می دانستم که کدامین زمین! کدامین خاک! جای پای توست....
چه سخت است بر من که همه را ببینم جز تو.
چه دشوار است بر من که هیچ ترنّمی، صدایی، نجوایی از تو نشنوم .
چه شکننده است بر من که غمی تو را - و نه من را- بیازارد، اندوهی تو را - و نه من را- احاطه کند وصدای من، هیچ به تو نرسد وفریاد و شکوای من به گوش تو آشنا نگردد .
جانم فدای تو! ای غایبی که ظهور به تو معنا می شود و وجود از تو تجسّم می یابد و...دلهای ما هماره آکنده از حضور حیاتبخش توست!...
جانم فدای تو!ای والاترین آرزوی هر مشتاق! ای برترین تمنّای هرمؤمن! ای زیباترین اجابت هر قنوت!...
تا کی در وجود تو حیران بمانم؟ با کدامین زبان تو را بخوانم؟ با وسعت کدامین دل به تو عشق بورزم؟ با دستهای کدامین نجوا به شاخسار عنایت تو بیاویزم؟...
منتظر غمگین
ای منتظر غمگین مشو
قدری تحمل بیشتر
گردی بپاشد از افق
گویی سواری می رسد...
مهدی (عج) خواهد امد
بیا ای جان که جانان خواهد آمد شهنشاه امیران خواهد آ مد
بیا ای دل که دلدارت می آید شهی چون ماه تابان خواهد آمد
بیایید مستمندان ، بی پناهان پناه مستمندان خواهد آمد
مشو نالان و سوزان ای دل من که نور رحم و احسان خواهد آمد
مزن شیون دل مظلوم از ظلم که شاه عدل و دادم خواهم آمد
مکش ای دل دگر آه جگر سوز که دیگر غصه پایان خواهد آمد
تورا ای شیعه که در انتظاری بشارت باد مهدی (عج) خواهد آمد